به عقیده من داستان شکل گیری لبفا یک داستان هیجان انگیز است.
من هم مثل بقیه بعد از دانشگاه به خدمت سربازی رفتم و بعد از اتمام دوران خدمت باید وارد بازار کار می شدم.مثل بسیاری از پسران من هم در بازار کار پدرم مشغول به کار شدم.پدرم سال ها در بازار اصلی موتور سیکلت و دوچرخه پایتخت ایران مشغول به کار بود و اعتبار و تجربه او در این بازار می توانست راهگشای من باشد.
من کارم را با فروش ماشین های شارژی شروع کردم.در ابتدای کار یک مغازه ۹ متری داشتم که ماشین شارژی ها به خاطر ابعاد بزرگش سخت در مغازه جا میگرفت.از طرف دیگر به دنبال محصولی بودم که با توجه به وضعیت اقتصادی ایران بچه های بیشتری بتوانند از آن استفاده کنند و البته همیشه میترسیدم که ماشین شارژی های ما بچه های نسل آینده ایران را تنبل کند. این شد که ذهنم به سمت واردات اسکوتر رفت.در آن زمان اسکوتر کمتر در بین مردم شناخته شده بود . اسکوتر محصولی بود که هم می توانست در مغازه کوچک من جای بگیرد و هم به خاطر قیمت می توانست جامعه بیشتری از کودکان را خوشحال کند.بازی با اسکوتر نوعی ورزش بوده و هست. بدین شکل "لبفا" متولد شد.
امروز لبفا بخشی از خاطرات لذت بخش کودکان در کشور ماست. راهی پر فراز و نشیب برای من و خاطراتی رنگی برای نسل جوان کشورم…
میلاد رادان
بنیانگذار و مدیرعامل